شعارهای جذاب شرکتها | هنر بازاریابی

در مورد بزرگترین برندهای جهان، نایک، مکدونالد و کوکاکولا بدون شک در صدر فهرست قرار دارند. اما چه چیزی این غولها را از رقبایشان متمایز میکند؟ آیا محصولاتشان، استراتژیهای بازاریابیشان یا چیز کاملاً دیگری است؟ خب، یک چیز که هر سه برند در آن مشترک هستند، شعارهای جذاب شرکت آنهاست. شما آنها را میشناسید – “فقط انجامش بده”، “من عاشقشم”، “مکثی که طراوت میبخشد”. این شعارها مدتها پس از دیدن یا شنیدن آنها با ما میمانند و نه تنها به یاد ماندنی هستند – بلکه قدرتمند نیز هستند.
ماندگار : یک شعار عالی برای شرکت میتواند برای شناخت برند و تعامل با مشتری معجزه کند. این یک راه مختصر برای انتقال پیام، ارزشها و شخصیت برند شما و ایجاد ارتباط عاطفی با مشتریان است. به طور خلاصه، یک شعار جذاب برای هر کمپین بازاریابی موفق حیاتی است.
اما چه چیزی یک شعار خوب برای شرکت میسازد؟ چگونه عبارتی ایجاد میکنید که با مخاطب هدف شما طنینانداز شود و در ذهن آنها بماند؟ پاسخ در ترکیبی از عوامل، از جمله زیباییشناسی، سادگی و ارتباط با برند شما نهفته است.
در دنیای بسیار رقابتی کسب و کار، متمایز بودن بسیار مهم است – و یک شعار جذاب برای شرکت میتواند یک دارایی متحول کننده باشد. یک شعار عالی قدرتی بیش از ایجاد شناخت برند دارد – همچنین میتواند ارتباط عاطفی با مشتریان برقرار کند و به ایجاد هویت قوی برند کمک کند.
با فشرده کردن جوهره شرکت شما در یک عبارت جذاب و به یاد ماندنی، یک شعار به ستون فقرات برندسازی شما تبدیل میشود و به طور خلاصه ارزش پیشنهادی، شخصیت و جایگاه برند شما را در بازار منتقل میکند.
اخیراً، داشتن شعار نه تنها برای کسب و کارها مفید است، بلکه ضروری نیز شده است. به گفته ادلمن، ۶۴٪ از مصرفکنندگان ارزشهای مشترک را دلیل اصلی ارتباط خود با یک برند میدانند. و یک شعار جذاب ثابت کرده است که یکی از موثرترین راهها برای ایجاد این ارزشها است.
یک شعار خوب ساخته شده که با ارزشهای برند شما همسو باشد و بر مخاطبان شما تأثیر مثبت بگذارد، میتواند با تشویق به خرید مجدد و ایجاد وفاداری به برند، منجر به موفقیت تجاری بلندمدت شود.
اهمیت شعارها در بازاریابی و تبلیغات باید متعادل باشد. این جملات کوتاه و به یاد ماندنی به عنوان محور اصلی کمپینهای بازاریابی و تبلیغاتی شما عمل میکنند، بنابراین داشتن یک شعار مؤثر بسیار مهم است.
یک عنصر کلیدی در ایجاد یک شعار موفق، سادگی است. یک شعار باید به راحتی قابل فهم و به خاطر سپردن باشد و در عین حال پیام، ارزشها و شخصیت برند شما را منعکس کند. باید برجسته و منحصر به فرد باشد و کسب و کار شما را از رقبا متمایز کند.
علاوه بر سادگی، گنجاندن ابزارهای ادبی مانند واجآرایی، جناس یا قافیه در شعار شما میتواند آن را برجسته و به یاد ماندنیتر کند. ضروری است که زبان مخاطب هدف خود را در نظر داشته باشید و مطمئن شوید که شعار با آنها طنینانداز میشود.
وقتی بازاریابان به شعارها فکر میکنند، «فقط انجامش بده» از نایک به ذهنشان خطور میکند. از زمان پیدایش این عبارت در سال ۱۹۸۸، درآمد نایک در دو سال آینده ۴۰ درصد رشد داشته است و اکنون یک غول چندملیتی در پوشاک ورزشی است.
مثال عالی دیگر، شعار FedEx است: «وقتی کاملاً، مطمئناً باید یک شبه آنجا باشد». این یک شعار به یاد ماندنی است که ارزش اصلی شرکت را به مشتریان منتقل میکند.
یک شعار همچنین میتواند با گذشت زمان تکامل یابد و تغییر کند. مکدونالد در سال ۱۹۷۱ شعار «شما امروز لیاقت استراحت دارید» را داشت و شعار معروف «من عاشقشم» در سال ۲۰۰۳ جایگزین آن شد. جمله معروف «من عاشقشم» از آن زمان به ۱۴ زبان ترجمه شده و در بیش از ۱۲۲ کشور استفاده میشود. شعار اول به برقراری ارتباط با مشتریان کمک کرد تا آنها را از رکود ظهر عبور دهد، در حالی که شعار دوم یک شعار احساسی عالی بوده و ضمن تشویق وفاداری به برند، قلب مصرفکنندگان را به تپش در میآورد.
لینک مفید : چرا طراحی تابلو مهم است؟
عناصر شعارهای جذاب شرکت
شما فقط چند ثانیه فرصت دارید تا توجه مشتری را جلب کنید. به همین دلیل است که یک شعار به یاد ماندنی میتواند در ارتقاء یک برند به اوج موفقیت، تفاوت زیادی ایجاد کند. یک شعار عالی، عبارتی به یاد ماندنی است که قادر به ایجاد تأثیری فوری و ماندگار بر مشتریان باشد و تأثیری ماندگار بر ذهن آنها بگذارد.
زیباییشناسی نقش مهمی در ایجاد یک شعار تبلیغاتی که با مشتریان طنینانداز شود، ایفا میکند. ظاهر بصری یک شعار، عنصری حیاتی در به خاطر سپردن یا نسپردن آن است. یک شعار تبلیغاتی عالی باید از نظر بصری جذاب، خوانا و به یاد ماندنی باشد. تایپوگرافی، رنگ و طراحی کلی باید به طور یکپارچه با برند ترکیب شود و آن را در دریای شعارهای رقبا متمایز کند.
سادگی اغلب در تولید شعارهای تبلیغاتی به یاد ماندنی بسیار مهم است. شعارهای کوتاه، واضح و دقیق، نسبت به عبارات طولانی و مبهم، برای مشتریان قابل فهمتر هستند. یک نمونه عالی از یک جمله ساده اما به یاد ماندنی، جمله «من عاشقشم» مکدونالد است. این جمله ضمن فروش محصولات برند، ارتباط عاطفی با مشتریان ایجاد میکرد و آن را به ابزاری قدرتمند برای بازاریابی تبدیل میکرد.
شعاری که حاوی واجآرایی، جناس یا قافیه باشد، یک شعار تبلیغاتی موفق را حتی به یاد ماندنیتر میکند. به طور خاص، شعارهای قافیهدار به طرز باورنکردنی مؤثر بودهاند، زیرا تکرار درون صداها به تقویت عبارت کمک میکند و به خاطر سپردن آن را آسانتر میکند. به عنوان مثال، «The Quicker Picker Upper» از برند Bounty یا «در دهانت آب میشود، نه در دستت» از برند M&M شعارهای نمادین این غولهای برند هستند.
خلق یک شعار موفق و تأثیرگذار فقط به زیباییشناسی، سادگی و به یاد ماندنی بودن مربوط نمیشود. همچنین باید با هویت برند شما سازگار باشد. چه در حال انتقال چشمانداز، ماموریت، ارزشها یا شخصیت برند باشد، یک شعار عالی باید همیشه با آنچه برند به آن پایبند است، همسو باشد.
اهمیت مرتبط بودن با مخاطبان هدف را نمیتوان نادیده گرفت. اغلب، شعاری که برای یک بازار خوب عمل میکند، ممکن است برای بازار دیگر کمتر مؤثر باشد. شعار همچنین باید منحصر به فرد و قابل تشخیص از رقبا باشد. به همین دلیل است که هنگام خلق یک شعار تبلیغاتی، در نظر گرفتن مخاطب هدف برند شما – اینکه آنها چه کسانی هستند، چه میخواهند و چه ارزشهایی دارند – بسیار حیاتی است.
لینک مفید : روش های هوشمندانه در ایمیل مارکتینگ
شعارهای نمادین شرکتها
برخی از شعارهای شرکتها آنقدر به یاد ماندنی هستند که برای دههها زنده میمانند و به بخشی از فرهنگ عامه تبدیل میشوند. در اینجا برخی از نمادینترین شعارهای تاریخ آمده است:
- “فقط انجامش بده” (نایک)
چه کسی شعار نمادین نایک، “فقط انجامش بده” را نشنیده است؟ حتی اگر هرگز یک جفت کفش ورزشی نایک نپوشیده باشید، میتوانید به راحتی این کلمات را از حفظ بخوانید. این شعار جذاب در سطح جهانی شناخته شده و به یک پدیده فرهنگی تبدیل شده است. اما چه چیزی آن را تا این حد عالی میکند؟
جادوی «فقط انجامش بده» در سادگی و تطبیقپذیری آن نهفته است. این فقط یک جمله نیست؛ بلکه یک مانترا است. این سه کلمه مردم را به اقدام، برخاستن و دنبال کردن رویاهایشان الهام میبخشد. این جملهای است که فراتر از ورزش، سن و جنسیت است. این فقط در مورد دویدن با سریعترین مسافت یا پریدن از بلندترین ارتفاع نیست؛ بلکه در مورد دستیابی به هر چیزی است که در ذهن خود دارید، مهم نیست چقدر بزرگ یا کوچک باشد.
پیام قدرتمند پشت «فقط انجامش بده» نقش مهمی در موفقیت برند نایک داشته است. این شعار به تمایل بنیادی انسان برای غلبه بر موانع و دستیابی به عظمت اشاره میکند. این پیامی است که هر کسی میتواند با آن ارتباط برقرار کند و همین باعث میشود که این شعار بسیار به یاد ماندنی باشد.
با این حال، ماندگاری این شعار چیزی بیش از پیام آن است. همچنین به دلیل استفاده مداوم برند از این عبارت است. نایک بیش از ۳۰ سال است که از این شعار استفاده میکند و تأثیر آن را از دست نداده است. این شرکت ضمن گنجاندن شعار «فقط انجامش بده» به تکامل هویت خود ادامه داده است. از تبلیغات گرفته تا پستهای رسانههای اجتماعی، واضح است که «فقط انجامش بده» به جایی نمیرسد.
این شعار همچنین الهامبخش طیف وسیعی از کمپینهای بازاریابی خلاقانه و نوآورانه بوده است. نایک از این شعار در تبلیغات و آگهیهای بیشماری که ورزشکاران و کودکان را در زمین بازی نشان میدهد، استفاده کرده است. طیف متنوع محیطها و افرادی که در این تبلیغات حضور دارند، جذابیت این برند را برای مخاطبان گسترده و متنوعی تثبیت کرده است.
- «من عاشقشم» (مکدونالد)
وقتی مکدونالد شعار «من عاشقشم» را راهاندازی کرد، به یک عنصر اصلی فرهنگ عامه تبدیل شد. این چهار کلمه اکنون مترادف با این رستوران زنجیرهای فست فود هستند و از موانع زبانی عبور کردهاند و در بیش از ۱۲۰ کشور در سراسر جهان ظاهر میشوند.
چه چیزی این شعار را تا این حد محبوب کرده است؟ برای شروع، فوقالعاده جذاب است، با آهنگی شاد که نمیتوانید جلوی خودتان را بگیرید و با آن زمزمه کنید. این آهنگ همهکاره است و میتواند با قالبهای مختلف، از تبلیغات چاپی گرفته تا پستهای رسانههای اجتماعی، تطبیق داده شود. اما مهمتر از همه، با مشتریان طنینانداز میشود زیرا به خواستههای اساسی ما برای احساس شادی، رضایت و لذت ضربه میزند.
این شعار، امتدادی از استراتژی نوآوری «مشتریمحور» مکدونالد است که نیازها و خواستههای مشتریان خود را در قلب هر تصمیمی قرار میدهد. این شعار بیانگر این است که مکدونالد فقط در مورد غذا نیست، بلکه احساسات، عواطف و خاطرات را نیز در بر میگیرد. این شعار در مورد ایجاد یک ارتباط مثبت با برند فراتر از خوردن فست فود است.
این برند از شعار «من عاشقش هستم» در تبلیغات و کمپینهای متعدد استفاده کرده است و چهرههای مشهوری مانند جاستین تیمبرلیک و یائو مینگ در تبلیغات مکدونالد ظاهر شدهاند. این ضربالمثل چنان در فرهنگ پاپ جا افتاده است که مکدونالد یک آهنگ موسیقی با عنوان «من عاشقشم» با صدای تیمبرلیک منتشر کرد. این تکآهنگ از نظر تجاری موفقیتآمیز بود و در چندین کشور به صدر جدولها رسید.
موفقیت شعار «من عاشقشم» مسلماً برای موفقیت تجاری مداوم مکدونالد ضروری بوده است. این عبارت کلیدی، شناخت برند را بهبود بخشیده و پیوند عاطفی مثبتی را با مشتریان تسهیل کرده است. این یکی از دلایل اصلی است که مکدونالد همچنان به عنوان یکی از ارکان اصلی فرهنگ فستفود در سراسر جهان باقی مانده است.
- «مکثی که طراوت میبخشد» (کوکاکولا)
«مکثی که طراوت میبخشد» که اولین بار در سال ۱۹۲۹ معرفی شد، یکی از نمادینترین شعارهای کوکاکولا است. این شعار، میل اساسی ما به استراحت، تجدید قوا و احساس طراوت را در بر میگیرد. این فقط یک نوشیدنی نیست؛ بلکه لحظهای از استراحت در زندگی آشفته و پرمشقت ماست.
این شعار در دوران رکود بزرگ، زمانی که مردم استرس داشتند، خسته بودند و برای گذران زندگی خود تلاش میکردند، ابداع شد. کوکاکولا تشخیص داد که مردم به چیزی بیش از یک نوشیدنی سرد نیاز دارند؛ آنها به لحظهای از آرامش نیاز دارند. این شرکت هوشمندانه خود را به عنوان منبعی برای طراوت در دوران چالشبرانگیز معرفی کرد و این شعار به طرز باورنکردنی محبوب شد.
از آن زمان، «مکثی که طراوت میبخشد» مترادف با برند کوکاکولا شده است. این شعار همیشه زنده است که از زمان فراتر رفته و به همان اندازه که بیش از ۹۰ سال پیش مرتبط و جذاب بوده، باقی مانده است. این شعار به ابزاری قدرتمند در استراتژی بازاریابی کوکاکولا تبدیل شده است و به این برند اجازه میدهد تا با مخاطبان خود ارتباط شخصی و عاطفی برقرار کند.
این شعار در طول سالها در چندین تبلیغ به یاد ماندنی به کار رفته است. یکی از برجستهترین آنها، تبلیغ “هیلتاپ” در سال ۱۹۷۱ است که افرادی از نژادها و قومیتهای مختلف را نشان میداد که دور هم جمع شده و شعار “من میخواهم برای دنیا یک کوکاکولا بخرم” را سر میدادند. این تبلیغ فوراً به یک اثر کلاسیک تبدیل شد؛ امروزه، از آن به عنوان یکی از تأثیرگذارترین تبلیغات در تاریخ تبلیغات یاد میشود.
موفقیت شعار “مکثی که طراوت میبخشد” نه تنها به دلیل پیام قدرتمند آن، بلکه به دلیل تطبیقپذیری آن نیز هست. کوکاکولا از این شعار برای تبلیغ همه چیز، از نوشیدنیهای سرد گرفته تا کمپینهای بازاریابی که مسئولیت اجتماعی را ترویج میکنند، استفاده کرده است. این شعار امروزه به راحتی قابل تشخیص، همهکاره و به همان اندازه که در زمان معرفی اولیهاش مؤثر بود، مؤثر است.
- “شیر داری؟” (هیئت فرآوری شیر کالیفرنیا)
“شیر داری؟” شعاری که توسط هیئت فرآوری شیر کالیفرنیا ایجاد شد، یکی از مؤثرترین کمپینهای بازاریابی تاریخ بود. این شعار، نحوه تفکر ما در مورد شیر را متحول کرد و یک نوشیدنی رایج اما ساده را به چیزی شیک و هیجانانگیز تبدیل کرد. این شعار آنقدر شناخته شده است که هنوز هم در فرهنگ عامه امروز به آن اشاره میشود و همچنان معیاری برای کمپینهای بازاریابی موفق است.
شعار «شیر داری؟» که در سال ۱۹۹۳ راهاندازی شد، در ابتدا برای افزایش فروش شیر در کالیفرنیا ایجاد شد. تیم بازاریابی تشخیص داد که مردم شیر را با زندگی سالم مرتبط میدانند، اما فقط برخی از مصرفکنندگان آن را میخرند. این تیم این موضوع را تشخیص داد زیرا مردم تا زمانی که شیر تمام نشده بود، به آن فکر نمیکردند. بنابراین، آنها کمپینی با تمرکز بر عواقب نداشتن شیر ایجاد کردند و از سناریوهای طنز و شوخی برای رساندن پیام به خانه استفاده کردند.
محبوبیت این کمپین به سرعت افزایش یافت و به مصرفکنندگان سطح بالا، افراد مشهور و رهبران سیاسی رسید. این کمپین مملو از استراتژیهای هوشمندانهای بود که با مردم طنینانداز شد، مانند تایید و تبلیغات افراد مشهور، جفتسازی غذا و نوشیدنی و تمرکز قوی بر رسانههای اجتماعی. «شیر داری؟» به چیزی بیش از یک شعار تبلیغاتی تبدیل شد؛ به یک سبک زندگی تبدیل شد.
این کمپین حتی باعث ایجاد روندی به نام «سبیل شیری» شد، که در آن از افراد مشهور با خط شیر روی لب بالاییشان عکس گرفته میشد. تبلیغات سبیل شیری به چیزی بیش از تبلیغات تبدیل شدند؛ آنها به بخش اساسی از گفتگوی فرهنگی تبدیل شدند.
با وجود موفقیت این کمپین، شعار «شیر داری؟» در نهایت جذابیت خود را از دست داد و در سال ۲۰۱۴ کنار گذاشته شد. با این حال، تأثیر آن کاهش نیافته است؛ بسیاری هنوز هم به آن اشاره میکنند. این گواهی بر اهمیت این کمپین تبلیغاتی است که بیش از ۲۰ سال پس از راهاندازی، همچنان بخشی از فرهنگ لغت فرهنگی ما است.
- «متفاوت فکر کن» (اپل)
«متفاوت فکر کن» یکی از نمادینترین شعارها در تاریخ فناوری است و چیزی فراتر از یک شعار تبلیغاتی را نشان میدهد. این شعار هویت، ارزشها و فرهنگ برند را منعکس میکند و با فلسفه نوآوری و تحولآفرینی اپل مترادف شده است.
شعار «متفاوت فکر کن» که در سال ۱۹۹۷ عرضه شد، نه تنها یک شعار جدید، بلکه پاسخی به سالها رکود و افول اپل بود. این شرکت در آستانه ورشکستگی بود و محصولاتش نوآوری خود را از دست داده بودند. بنابراین، تیم بازاریابی اپل رویکرد متفاوتی را در پیش گرفت و از تمایل مردم به چیزهای جدید و هیجانانگیز بهره برد.
- شعار «متفاوت فکر کن» اپل
این شعار به طور اساسی از پیامرسانی استاندارد «ویژگی و مزیت» در کمپینهای فناوری فاصله گرفت. در عوض، بر ارزشها و موقعیت منحصر به فرد شرکت در بازار تمرکز کرد. «متفاوت فکر کن» به یک موفقیت فوری تبدیل شد و هر آنچه را که اپل نماد آن بود، در بر میگرفت: نوآوری، خلاقیت و اشتیاق برای انجام کارها به شیوهای متفاوت.
کمپین تبلیغاتی الهامبخش اپل که بر کار چهرههای نمادینی که فلسفه «متفاوت فکر کن» را تجسم میبخشیدند، تأکید میکرد، صنعت راکد فناوری را تکان داد. این برند بر مشارکت معماران، ورزشکاران، موسیقیدانان و دیگر پیشگامانی که با تفکر غیرمتعارف خود بازی را تغییر دادند، تأکید کرد.
این کمپین موفقیت بزرگی بود و علاقهی دوبارهای را به محصولات اپل برانگیخت و جایگاه این شرکت را به عنوان پیشگام فناوری انقلابی تثبیت کرد. این شعار به بخشی از روح فرهنگی زمانه تبدیل شد و در سراسر جهان روی تیشرتها، پوسترها و سایر لوازم ظاهر شد.
- “الماس ابدی است” (De Beers)
خب، بیایید در مورد De Beers صحبت کنیم. آنها فقط سنگهای براق را به نمایش نمیگذاشتند؛ آنها یک ایده را میفروختند و آن را آنقدر خوب فروختند که بازی را کاملاً تغییر داد. عبارت “الماس ابدی است” فقط از یک کلاه بیرون کشیده نشده بود؛ بلکه در سال ۱۹۴۷ توسط یک نویسندهی تبلیغاتی به نام فرانسیس گرتی ساخته شد.
نکته اینجاست. قبل از این شعار، الماسها فقط یک کالای لوکس دیگر با قیمتهای متغیر بودند. De Beers میخواست این را تغییر دهد.
آنها باید کاری میکردند که الماس معنای بیشتری داشته باشد، چیزی دائمی. بنابراین، آنها به طرز درخشانی این سنگ را به بزرگترین تعهد عاطفی موجود پیوند دادند: ازدواج. ناگهان، خرید الماس فقط یک خرید نبود؛ این نمادی از عشق ابدی بود.
آن یک عبارت ساده عملاً سنت مدرن حلقه نامزدی الماس را ابداع کرد. این یک شاهکار مطلق در بازاریابی است زیرا آنها فروش یک محصول را متوقف کردند و شروع به فروش یک احساس کردند.
جای تعجب نیست که مجله Advertising Age در سال ۱۹۹۹ آن را “شعار قرن” نامید. این شعار کل یک صنعت را بر اساس یک احساس بنا کرد.
- “چون تو ارزشش را داری” (لورآل)
این هم یک نکته مبهم دیگر برای شما: لورآل. شعار آنها، “چون تو ارزشش را داری”، نبوغ خالص است. این شعار در سال ۱۹۷۳ توسط یک کپیرایتر جوان ۲۳ ساله به نام ایلون اسپخت مطرح شد، که ظاهراً از تبلیغاتی که فقط محصولات را در چارچوب خشنود کردن مردان قرار میدادند، خسته شده بود.
در آن زمان، این یک معامله بزرگ بود. این یکی از اولین کمپینهای تبلیغاتی بزرگ بود که محصولی را از دیدگاه یک زن ارائه میداد.
این در مورد استفاده از رنگ مو برای خوب به نظر رسیدن برای شخص دیگری نبود؛ این شعار در مورد انجام دادنش برای خودت بود. این شعار به طرز ماهرانهای یک محصول زیبایی ساده را به احساسات بسیار واقعی عزت نفس و توانمندسازی متصل میکند.
و ببینید که آنها چقدر هوشمندانه در طول دههها این کار را انجام دادهاند. این شعار با شعار جسورانه «چون من ارزشش را دارم» شروع شد و بعداً به شعار فراگیرتر «چون تو ارزشش را داری» تکامل یافت.
پیام اصلی آنقدر قدرتمند است که میتوان آن را برای انعکاس نگرشهای اجتماعی در حال تغییر، بدون از دست دادن ذرهای از قدرتش، تطبیق داد. اینگونه است که شما شعاری میسازید که ماندگار میشود.